خیلی ممنون از این مطلب جذاب درباره وفاداری. من تا حالا به این همه جزئیات فکر نکرده بودم. بعضی چیزها مثل خیانت آنلاین رو حتی به ذهنم نمی رسید که می تونه اینقدر آزاردهنده باشه.
یه بار یادمه خواهرم هم مشکلی مشابه داشت. شوهرش مدام تو چت با دخترخاله ش حرف می زد و می گفت چیزی نیست. اما خواهرم حسابی ناراحت بود و اصلا راحت نبود. آخرش با صحبت کردن مشکلشون حل شد ولی کلی دردسر داشت.
شما چه فکر می کنید راجع به مرزهای وفاداری؟ بعضی وقتا آدما تعریف متفاوتی از این موضوع دارن. مثلا برای یکی پیام دادن مشکل ایجاد می کنه ولی یکی دیگه اصلا بهش اهمیت نمی ده.
اگه دوستان دیگه هم تجربه ای دارن یا نظری درباره این بحث دارن خوشحال می شم بدونم. همیشه شنیدن نظرای مختلف می تونه چیزهای جدیدی یادمون بده. مخصوصا اگه کسی راه حل جالبی برای حفظ وفاداری تو رابطه سراغ داره.
خیلی ممنون از این مطلب جذاب درباره وفاداری. من تا حالا به این همه جزئیات فکر نکرده بودم. بعضی چیزها مثل خیانت آنلاین رو حتی به ذهنم نمی رسید که می تونه اینقدر آزاردهنده باشه.
یه بار یادمه خواهرم هم مشکلی مشابه داشت. شوهرش مدام تو چت با دخترخاله ش حرف می زد و می گفت چیزی نیست. اما خواهرم حسابی ناراحت بود و اصلا راحت نبود. آخرش با صحبت کردن مشکلشون حل شد ولی کلی دردسر داشت.
شما چه فکر می کنید راجع به مرزهای وفاداری؟ بعضی وقتا آدما تعریف متفاوتی از این موضوع دارن. مثلا برای یکی پیام دادن مشکل ایجاد می کنه ولی یکی دیگه اصلا بهش اهمیت نمی ده.
اگه دوستان دیگه هم تجربه ای دارن یا نظری درباره این بحث دارن خوشحال می شم بدونم. همیشه شنیدن نظرای مختلف می تونه چیزهای جدیدی یادمون بده. مخصوصا اگه کسی راه حل جالبی برای حفظ وفاداری تو رابطه سراغ داره.
همسرم یه بار گفت من فقط تو کارت مهمونی توحساب بانکیم اومد سریع چک کردم ببینم بلایی سر پولهام نیومده… اون روز فهمیدم وفاداری یعنی حتی پنهون کردن یه چیز کوچیک هم میتونه کلی شک بسازه.
حسادت بیجا مثل هیزم توی آتیشه، من یه مدت هر پیامک همسمو چک میکردم بعد فهمیدم دارم خودم رو دیوونه میکنم.
خیانت مثل آیینه شکسته، میتونی تیکه هاش رو بچسبونی ولی ترکش همیشه میمونه… مادرم بعد بیست سال هنوز یادش میاد بابا رو با اون زن دیده بود.
وفاداری یعنی وقتی یه مشکل پیش میاد اولش نگیم “من” بگیم “ما”… اینو از پدرم یاد گرفتم که همیشه کنار مادرم میایستاد.
دوست دختر قدیمیم میگفت وفاداری یعنی حتی موقع دعوا هم بهم فحش ندی… حالا بعد ده سال تازه دارم میفهمم چقدر حق با اون بود.
همسرم یه بار گفت من فقط تو کارت مهمونی توحساب بانکیم اومد سریع چک کردم ببینم بلایی سر پولهام نیومده… اون روز فهمیدم وفاداری یعنی حتی پنهون کردن یه چیز کوچیک هم میتونه کلی شک بسازه.
حسادت بیجا مثل هیزم توی آتیشه، من یه مدت هر پیامک همسمو چک میکردم بعد فهمیدم دارم خودم رو دیوونه میکنم.
خیانت مثل آیینه شکسته، میتونی تیکه هاش رو بچسبونی ولی ترکش همیشه میمونه… مادرم بعد بیست سال هنوز یادش میاد بابا رو با اون زن دیده بود.
وفاداری یعنی وقتی یه مشکل پیش میاد اولش نگیم “من” بگیم “ما”… اینو از پدرم یاد گرفتم که همیشه کنار مادرم میایستاد.
دوست دختر قدیمیم میگفت وفاداری یعنی حتی موقع دعوا هم بهم فحش ندی… حالا بعد ده سال تازه دارم میفهمم چقدر حق با اون بود.
من همیشه فکر می کردم وفاداری یعنی چشم پوشی از بقیه، اما حالا می فهمم اینطوری نیست. وفاداری یعنی انتخاب هر روزه همدیگه با وجود همه گزینه های دیگه.
خودم یه بار فهمیدم شوهرم چند ماهه با همکارش رابطه صمیمانه داره. نه که اتفاق خاصی افتاده باشه ولی همین که حرف های مهم زندگیمون رو به من نمی گفت و با اون می گفت، از درون منو خورد کرد. همون موقع بهش گفتم که اگه می خوای ادامه بدی، این رابطه همکاریت باید تمام شه و الان دو ساله که دیگه اون شرکت کار نمی کنه.
بعضی موقع ها فکر می کنیم گذشت یعنی وفاداری، ولی گاهی گذشت زیاد فقط باعث تکرار اشتباهات می شه. من یه مدت هرجا می دیدم بهم خیانت شده می گفتم اشکال نداره، تا این که فهمیدم دارم اعتماد به نفسم رو از دست می دم.
یه سوال برام پیش اومده: کسی تجربه داره بعد از خیانت فیزیکی باز هم رابطه رو ترمیم کرده باشه؟
واقعا دلم می خواد بدونم کسانی که تونستن بعد از این اتفاق رابطه شون رو نجات بدن، چطور این کار رو کردن.
از اون طرف کسانی هستند که هرگز نتونستن به همسرشون بعد از خیانت اعتماد کنن؟ چی باعث شد این تصمیم رو بگیرن؟
یه چیزی که یاد گرفتم اینه که وفاداری فقط برای طرف مقابل نیست، برای خودم هم هست. وقتی به خودم احترام نذارم، نمی تونم انتظار احترام از دیگران داشته باشم.
خیلی ممنون از این مطلب جذاب درباره وفاداری. من تا حالا به این همه جزئیات فکر نکرده بودم. بعضی چیزها مثل خیانت آنلاین رو حتی به ذهنم نمی رسید که می تونه اینقدر آزاردهنده باشه.
یه بار یادمه خواهرم هم مشکلی مشابه داشت. شوهرش مدام تو چت با دخترخاله ش حرف می زد و می گفت چیزی نیست. اما خواهرم حسابی ناراحت بود و اصلا راحت نبود. آخرش با صحبت کردن مشکلشون حل شد ولی کلی دردسر داشت.
شما چه فکر می کنید راجع به مرزهای وفاداری؟ بعضی وقتا آدما تعریف متفاوتی از این موضوع دارن. مثلا برای یکی پیام دادن مشکل ایجاد می کنه ولی یکی دیگه اصلا بهش اهمیت نمی ده.
اگه دوستان دیگه هم تجربه ای دارن یا نظری درباره این بحث دارن خوشحال می شم بدونم. همیشه شنیدن نظرای مختلف می تونه چیزهای جدیدی یادمون بده. مخصوصا اگه کسی راه حل جالبی برای حفظ وفاداری تو رابطه سراغ داره.
خیلی ممنون از این مطلب جذاب درباره وفاداری. من تا حالا به این همه جزئیات فکر نکرده بودم. بعضی چیزها مثل خیانت آنلاین رو حتی به ذهنم نمی رسید که می تونه اینقدر آزاردهنده باشه.
یه بار یادمه خواهرم هم مشکلی مشابه داشت. شوهرش مدام تو چت با دخترخاله ش حرف می زد و می گفت چیزی نیست. اما خواهرم حسابی ناراحت بود و اصلا راحت نبود. آخرش با صحبت کردن مشکلشون حل شد ولی کلی دردسر داشت.
شما چه فکر می کنید راجع به مرزهای وفاداری؟ بعضی وقتا آدما تعریف متفاوتی از این موضوع دارن. مثلا برای یکی پیام دادن مشکل ایجاد می کنه ولی یکی دیگه اصلا بهش اهمیت نمی ده.
اگه دوستان دیگه هم تجربه ای دارن یا نظری درباره این بحث دارن خوشحال می شم بدونم. همیشه شنیدن نظرای مختلف می تونه چیزهای جدیدی یادمون بده. مخصوصا اگه کسی راه حل جالبی برای حفظ وفاداری تو رابطه سراغ داره.
همسرم یه بار گفت من فقط تو کارت مهمونی توحساب بانکیم اومد سریع چک کردم ببینم بلایی سر پولهام نیومده… اون روز فهمیدم وفاداری یعنی حتی پنهون کردن یه چیز کوچیک هم میتونه کلی شک بسازه.
حسادت بیجا مثل هیزم توی آتیشه، من یه مدت هر پیامک همسمو چک میکردم بعد فهمیدم دارم خودم رو دیوونه میکنم.
خیانت مثل آیینه شکسته، میتونی تیکه هاش رو بچسبونی ولی ترکش همیشه میمونه… مادرم بعد بیست سال هنوز یادش میاد بابا رو با اون زن دیده بود.
وفاداری یعنی وقتی یه مشکل پیش میاد اولش نگیم “من” بگیم “ما”… اینو از پدرم یاد گرفتم که همیشه کنار مادرم میایستاد.
دوست دختر قدیمیم میگفت وفاداری یعنی حتی موقع دعوا هم بهم فحش ندی… حالا بعد ده سال تازه دارم میفهمم چقدر حق با اون بود.
همسرم یه بار گفت من فقط تو کارت مهمونی توحساب بانکیم اومد سریع چک کردم ببینم بلایی سر پولهام نیومده… اون روز فهمیدم وفاداری یعنی حتی پنهون کردن یه چیز کوچیک هم میتونه کلی شک بسازه.
حسادت بیجا مثل هیزم توی آتیشه، من یه مدت هر پیامک همسمو چک میکردم بعد فهمیدم دارم خودم رو دیوونه میکنم.
خیانت مثل آیینه شکسته، میتونی تیکه هاش رو بچسبونی ولی ترکش همیشه میمونه… مادرم بعد بیست سال هنوز یادش میاد بابا رو با اون زن دیده بود.
وفاداری یعنی وقتی یه مشکل پیش میاد اولش نگیم “من” بگیم “ما”… اینو از پدرم یاد گرفتم که همیشه کنار مادرم میایستاد.
دوست دختر قدیمیم میگفت وفاداری یعنی حتی موقع دعوا هم بهم فحش ندی… حالا بعد ده سال تازه دارم میفهمم چقدر حق با اون بود.
یه چند وقت بود با پرستار بچه مون تو رابطه وفاداری مشکل داشتیم تا این که فهمیدیم قضیه فقط پول نیست، باید دلشون رو هم به دست بیاری.
من همیشه فکر می کردم وفاداری یعنی چشم پوشی از بقیه، اما حالا می فهمم اینطوری نیست. وفاداری یعنی انتخاب هر روزه همدیگه با وجود همه گزینه های دیگه.
خودم یه بار فهمیدم شوهرم چند ماهه با همکارش رابطه صمیمانه داره. نه که اتفاق خاصی افتاده باشه ولی همین که حرف های مهم زندگیمون رو به من نمی گفت و با اون می گفت، از درون منو خورد کرد. همون موقع بهش گفتم که اگه می خوای ادامه بدی، این رابطه همکاریت باید تمام شه و الان دو ساله که دیگه اون شرکت کار نمی کنه.
بعضی موقع ها فکر می کنیم گذشت یعنی وفاداری، ولی گاهی گذشت زیاد فقط باعث تکرار اشتباهات می شه. من یه مدت هرجا می دیدم بهم خیانت شده می گفتم اشکال نداره، تا این که فهمیدم دارم اعتماد به نفسم رو از دست می دم.
یه سوال برام پیش اومده: کسی تجربه داره بعد از خیانت فیزیکی باز هم رابطه رو ترمیم کرده باشه؟
واقعا دلم می خواد بدونم کسانی که تونستن بعد از این اتفاق رابطه شون رو نجات بدن، چطور این کار رو کردن.
از اون طرف کسانی هستند که هرگز نتونستن به همسرشون بعد از خیانت اعتماد کنن؟ چی باعث شد این تصمیم رو بگیرن؟
یه چیزی که یاد گرفتم اینه که وفاداری فقط برای طرف مقابل نیست، برای خودم هم هست. وقتی به خودم احترام نذارم، نمی تونم انتظار احترام از دیگران داشته باشم.